مستطيلهايي كه بايد پر ميشدند
جيغهايي كه كشيده ميشد
دخترك آرام گلها را پر پر ميكرد
نه جيغي ميكشيد و نه شيوني
مي دانست كه ديگر تنها شده است
دستي روي سرش نبود
و نگاههاي ترحم گونه ترسناك شده بودند
جيغهايي كه كشيده ميشد
دخترك آرام گلها را پر پر ميكرد
نه جيغي ميكشيد و نه شيوني
مي دانست كه ديگر تنها شده است
دستي روي سرش نبود
و نگاههاي ترحم گونه ترسناك شده بودند
No comments:
Post a Comment